در ادامه مطلب قبلی(در وبلاگ کیشخال بلاگفا) پس از اینکه ساعت حدود14 روستای زیبای سقالکسار و امامزاده آقا سید شریف رو
ترک کردم (البته با خرید یک جعبه زولبیا بامیه که قیمتش هم ارزانتر از
جاهای دیگه بود- به قیمت کیلویی 5500 تومان -)،آمدم منزل کیشستان . بنده
خدا پدر جان روزه بود ومن هم مسافر. خلاصه کمی سیر آفاق و انفس کردیم
وخوابیدیم وعکس انداختیم


اشتباه نفرمائید. خربزه نیست. خیار تخمیه. البته شمالیها از گوشتش به همراه چاشنی درار(درال) یا نمک به عنوان میوه هم می خورند. مخصوصا قدیما در روستاها که میوه کمتر بود خیلی استفاده میشد. حتی نگه می داشتند برای شب چله یا وقتی که مهمان می آمد. از تخمش هم به عنوان بذر استفاده میشه
وشب شد وافطاری خوردیم وسپس فیلمهای بی مزه
کانالهای یک تا سه وسپس سحری وخوابیدن در آلاچیق زیر پشه بند. اما از پشه
خبر چندانی نبود وهوایی به غایت خوب وخنک ولذت بخش.
خوابیدن در کتام که حدود 4 متر از زمین بلند تره
عجب
خواب دلچسبی داشتم شب روی بام یعنی آلاچیق یا کتام وچه خنک بود!! یعنی
تقریبا یخ کردنی ملس!! جالبه که هوا ابری بود هر دوروز 28 و 29 تیرماه92
وشرجی هم در حد بسیار کم والبته قابل تحمل برای ما. روز بیست ونهم هم آمدند
برای زدن نرده های سیمانی طرح چوب کتام که متاسفانه وقت نداشتم بمانم تا
پایان کار. فقط یکی دو عکس انداختم وآمدم تهران به اتفاق پدر.

گل به سر عروس!!!!

هم زیستی مسالمت آمیز خیار وکیوی. ضمنا این 3 تا دونه کیوی تنها کیویهای امسال جوجه نهال کیوی امسال ماست

و
روز بعد که شنبه باشه وسپس روز بعدش هم که یکشنبه باشه، قید کار رو زدم
وگفتم برام مرخصی رد کنند و کمک کردیم در اصلاح آبیاری قطره ای وبارانی
زمین زهرا خانم که علیرغم وجود چاه دارای آب، زمینش تفدیده بود و تشنه
یک تانکر 500 لیتری هم بالای آلاچیق خودم نصب کردم
یک نوع گل که نمی دونم اسمش چیه
سلام دایی من ارمینم . وبلاگت خیلی قشنگه .به وبلاگ من به ادرس;wwwam82 bloqfa .comهم سربزن