استان اردبیل سلطان ساوالان خردادماه 1394

سلام

در ایام تعطیل خرداد94 فرصتی طلایی دست داد که مجددا به استان اردبیل بریم و باز هم قسمت دیگری از جاذبه های طبیعی این استان طلاخیز رو ببینیم.

برخی از جاها رو دوباره رفتیم چون معتقد هستیم چیزی به نام تکرار وجود نداره. در این فصل دریاچه نئور خودش دنیاییه

همراهان من نهایتا حسین آقای زمانی و یوسف خان بابایی بودند  والبته رفتیم منزل آقای پیران در نمین  که ایشان هم به ماپیوستند وشدیم چهار نفر. هرچند که آقای پیران بدلیل امتحانات نتونست خیلی با ما باشه

در مسیر رفت از جاده میانه رفتیم منتها اینبار پس از میانه وارد جاده روستایی شهرترک شدیم

و با گذر از روستاهای سرسبز زیاد وارد جاده اردبیل وخلخال شدیم.مسیر 155 کیلومتری از انتهای شهرمیانه تا دریاچه نئور اردبیل که البته پس از شهر ترک بیش از 20 کیلومتر آن خاکی خوب است.

دریاچه نئور در حدود 40 کیلومتری اردبیل جای فوق العاده ایه که آدم از دیدنش سیر نمیشه.

13 کیلومتر جاده آسفالته فرعی که از ارتفاع 1675متری سطح دریا شروع شده ودریاچه تقریبا در2475 متری از سطح دریا قراردارد.

در این فصل خیلی از خانواده ها وجوانان چادر زده بودند واز طبیعت لذت می بردند. هوای ابری  باصدای آشنای رعد برق یا همون آسمون غرنبه خودمون بسیار جذاب بود. در عکس فوق رنگین کمان تشکیل شده تا حدودی مشخصه

سپس رفتیم نمین منزل آقای پیران. استراحت وتجدید قوا برای فردا.

ادامه عکسها برای

روزدوم قرارگذاشتیم بیله سوار و پارس اباد ودشت مغان را ببینیم ویک مسیر دوار را طی کرده وبه مشکین شهر برگردیدم و سپس به مویل در مشکین شهر برویم.

بر روی عکس زیر کلیک کنید برای گرفتن فایل جی پی اس مسیر

موئیل در جنوب شهر مشکین شهر قرارداره وآبگرم قینرچه وموئیل انجاست. ییلاق پای قله سبلانکه دیگر جای خود را دارد.

روز سوم صبح به طبیعت فندقلو در این فصل رفتیم که فوق العاده بود و فوق تصورما. عصر هم وقت گذاشتیم برای سرعین و پای کوه بلان اینبار از مسیر جنوب به شمال. از روستای گازیر که روستای پدری آقای بابایی هم هست رد شدیم و در برگشت از آقا آیدین در روستا طبق معمول عسل خریدیم

وصبح روز شنبه چهارمین روز بدلیل برنامه ای که آقای زمانی داشت برگشتیم به کرج

خانه تکانی

سلام

روز از نو روزی  از نو 

دوستانی که در فضای وبلاگ نوسی هستند به گمونم خبر  دارند که بلاگفا دچار مشکل شده و امروز به نظرم دقیقا یکماهه که بالا نمی یاد و تعداد زیادی از هموطنان  ارتباطشون با صندوقچه اسرارشون قطعه.

چاره ای نیست دیگه.

من هم تصمیم گرفتم یک خونه تکونی بکنم. ورب این خونه در سایت بلاگ اسکای خودم رو باز کردم. یا علی بگیم و شروع کنیم به رفت و روب و مطلب نویسی.

تا ایشالا هروقت بلاگفا راه افتاد یک فکر اساسی بکنم

تقریبا مسجل شده برام که باید سایت خودم رو راه بیندازم.

بزودی ایشالا. 

کلی مطلب و محتوا و عکس دارم که باید منتشر کنم. سفرهایی در این یکماه رفتم که با عکس و تفسیر فعلا اینجا منتشر میکنم تا بعد.

منتظر باشید لطفا